به
مثابه شاگرد و یکی از اخرین اسیستانت های پرفیسور
دکتور محمد معروف «لطیف» برای خود مسؤلیت دانسته و
افتخار امیز میدانم تا در مورد این بزرگمرد عرصه
طبابت بخصوص جراحی سرزمینم نکات چند برای همسلکان
و علاقمندان بنویسم.
قبل از همه لازم به تذکر میدانم که تاریخ ها و
مطالب مرتبط با این تاریخ ها را استاد بزرگوارم
پوهاند دکتور محمد معروف «لطیف» در اختیارم گذاشته
اند که بار دیگر از این اعتماد بزرگ شان سپاسگزارم
و با تمام امانت داری تلاش مینمایم تا کار برد های
دقیق انرا دریافت نمایم. البته زمانیکه مسئلهء نشر
زندگی نامه را با ایشان مطرح نمودم استاد معظم ما
با تمام خونسردی و متانت که به ان اشنا هستیم پاسخ
دادند که لازم نیست و علاقمند نشر زندگی نامه ای
شان در فضای مجازی انترنتی و نشرات صوتی و تحریری
نبودند اما بعد از دلایل متعدد موافقت خود را
ابراز نمودند.
تاریخ چهارم اپریل سال ۱۹۲۶ برای خانواده محمد
«لطیف» در کوچه ای خوابگاه کابل روزیست که استاد
گرانقدر ما در ان روز تولد شده و با سپری نمودن
دوران طفولیت با بچه های قد و نیم قد کوچه های
خوابگاه، کوچه خرابات بازار پرغریو شهر کابل به سن
مکتب میرسند و بالاخره سالهای ۱۹۳۲ تا ۱۹۴۵ را در
لیسه نجات وقت ( لیسه امانی موجود ) به تعلیمات
پرداخته و در سال ۱۹۴۵ این لیسه را با موفقیت به
پایان رسانیده شامل فاکولته ای طب پوهنتون کابل
گردیدند. در این فاکولته به تحصیلات خویش ادامه
دادند. ایشان خاطرات تلخ و شیرین این دوره ها،
دکان صوفی عشقری و دوستان و هم صنفی های خود را
مانند امروز در چشمان دارند و از انها یاد
مینمایند. تا اینکه در سال ۱۹۵۲ فاکولته طب کابل
را به پایان رسانیده و به حیث اسیستانت جراحی در
شفاخانه ای کدری علی آباد برای تربیه نسل دیگر از
جراحان توظیف شدند، بعد از ۶ سال کار در کدر علمی
جراحی شفاخانه علی آباد کابل در سال ۱۹۵۸ با
استفاده از یک بورس تحصیلی برای تحصیلات بیشتر در
رشته ای جراحی عازم کشور المان فدرال شدند (چون
زبان آلمانی را در لیسه نجات وقت فرا گرفته بودند)
و در پوهنتون طبی شهر مونشن مصروف کار گردیدند بعد
از ختم تحصیلات در سال ۱۹۶۱ دوباره به کشور
برگشتند و به کار خویش در شفاخانه کدری علی آباد
ادامه دادند و با موفقیت که از این تحصیل بدست
آوردند شورای علمی فاکولته طب کابل برایشان رتبه
پوهندوی را تثبیت نمود. محترم پوهاند دکتور محمد
معروف «لطیف» با دلسوزی تمام و احساس مسوولیت عمیق
در تربیه نسل جوان سهم میگرفتند و عملیات های
جراحی را تحت نظر اساتید این سرویس چون زنده یاد
کرام الدین کاکر، حسین خان ، پوهاند حسینی و
دیگران اجرا مینمودند. در سالهای ۱۹۶۴ الی ۱۹۶۷ با
استفاده از بورس تحصیلی دیگر در شفاخانه ای (
Havelhöhe ) شهر برلین کشور المان مصروف کار شدند
و در ختم تحصیل دیپلوم تخصص شان از جانب مراجع
مسؤل دولتی کشور المان مورد پذیرش قرار گرفت. کار
تحقیق را که پروفیسور محمد معروف «لطیف» برای
دریافت این سند انجام داده بودند عبارت بود از (
بذل پلورایی و مدیاستینسکوپی جنبی غرض تشخیص
تفریقی نودول های داخل پلورایی) که بعد از بازگشت
به وطن شورای علمی فاکولته طب کابل برای شان رتبه
ای علمی پوهنوالی را تصویب نمود و بار دیگر در
شفاخانه کدری علی آباد مصروف کار سازنده ای عملیات
های جراحی و تربیه کادر های جوان گردیدند. در سال
۱۹۷۳ بار دیگر با استفاده از بورس تحصیلی عازم
کشور المان شدند و در شفاخانه ای (Löwenstein) شهر
شتوتگارد در مورد « جهان طبی و کانسر های قصبات»
کار تحقیقاتی را انجام دادند که بعد از بازگشت به
کشور، شورای علمی فاکولته طب کابل رتبه علمی
پوهاندی را برایشان تصویب نمود. پوهاند دکتور محمد
معروف «لطیف» در سال ۱۹۷۸ به حیث شف سرویس جراحی
شفاخانه کدری علی آباد توظیف گردیدند بعد از یکسال
کار در آنجا و ایجاد شفاخانه ای کادری وزیر اکبر
خان مسؤلیت دیپارتمنت جراحی صدری و کار معالجوی
سرویس جراحی وزیر اکبر خان به عهده ای شان گذاشته
شد. از سال ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۲ مسوولیت شف دیپارتمنت
جراحی صدری که یک شعبه ای آن در کلینک صدری موقعیت
داشت و بخش معالجوی سرویس جراحی شفاخانه کدری وزیر
اکبر خان را به عهده داشتند که از انجا در پهلو
سازماندهی عرضه خدمات صحی به نیازمندان کشور در
تربیه محصلین و به خصوص همکاران جوان سرویس جراحی
نقش به سزای داشتند که ما همکاران این دوران شان
همه مدیون همکاری، سر پرستی و وارسی دلسوزانه ای
شان هستیم. به خاطر دارم که همیشه برای ما توصیه
مینمودند که در سرویس جراحی اگر هر کس جای و
موقعیت خود را نداند و درک نکند از یکطرف کار
سرویس نمیتواند به وجه احسن پیش برود و از جانب
دیگر نمیتواند جراح خوب بار آید. ایشان از این
دوران همکاری های زنده یاد اسدالله «رحمت»،
ابراهیم «یوسفی»، زنده یاد نور احمد «عبدی»، زنده
یاد محمد امان «عمری»، عبدالغفور « تابان» ( بنیاد
گذار شفاخانه خصوصی تابان در کابل)، پوهندوی بسم
الله «شیوامل» ( سابق شف دیپارتمنت جراحی شفاخانه
کدری وزیر اکبر خان بعد از پوهاند صاحب لطیف)،
زنده یاد حفیظ «مکرم»، کریم «عسکریار»، توریالی
«بری» (سابق شف سرویس جراحی شفاخانه کندهار)، سلیم
«توانا» (فعلاً شف دیپارتمنت جراحی صدری شفاخانه
کدری علی آباد)، نسیمه «اعظمی»، اسد « کمال»، زنده
یاد معصوم «قدیر زاده»، ابراهیم « هایل» ( فعلاً
شف سرویس جراحی شفاخانه استقلال)، رحمت الله
«اوریا»، فرحت «ارجمند»، صدیقه جان، بلقیس جان ،
معروفه جان، فیروز «راشد»، حکیم «سهایی»، شکیلا
جان، محمد سعید «بهراد» ( بنیاد گذار موسسه
تحصیلات عالی غالب در هرات و کابل)، شریفه جان، و
سایر همکاران سرویس جراحی را به خاطر دارد و از
خاطرات دوران کار مشترک با انها همیشه یاد آوری
مینمایند.
پروفیسور دکتور محمد معروف «لطیف» دوسال بیشتر از
زمان تقاعد شان در سرویس جراحی شفاخانه کدری وزیر
اکبر خان اجرای وظیفه نمودند و به ادامه کار هنوز
علاقمند بودند. اما بعد از آمدن مجاهدین و آغاز
جنگ های تنظیمی میان شان در سال ۱۹۹۲ مجبور به ترک
کشورشان گردیدند.
و بعد از رسیدن به کشور آلمان مدت سه سال دیگر را
در شفاخانه کادری شهر مونشن ( Nußbamstresse ) به
کار ادامه دادند و در این دوران با یکی از جراحان
همردیف شان ( دکتور ماتیوس ریشتر تورتور) که فعلاً
یکی از پروفیسوران ورزیده ای کشور آلمان هستند
آشنا شدن. این پروفیسور بعد ها در سال ۱۹۹۷ اولین
شف و همکار من ( دکتور شیوامل) در سرویس جراحی
(Wolfratshausen ) در کشور آلمان بودند.
پوهاند دکتور محمد معروف «لطیف» در میان همکاران
خویش، استادان پوهنتون طبی کابل، دکتوران جراحی و
مسوولین وزارت صحت عامه افغانستان از اوتوریتی
خاصی برخوردار بودند و هیچگاهی رابطه ای خود را با
زادگاه، مردم و عرصه طبابت کشور قطع نه نمودند و
دوبار در سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۵ از کشور بازدید
نمودند.
پوهاند دکتور محمد معروف «لطیف» همانگونه که یک
جراح و استاد فوق العاده خوب و موفق بودند ، یک
رهنمای خوب، یک معلم خوب، یک مدرس خوب، یک همسر
خوب، یک پدر خوب خلاصه یک انسان کامل میباشد که تا
امروز از لطف و مهربانی شان برخوردار هستیم. وی به
مسلک خود، به کشور خود، به مردم خود علاقه ای
فراوان دارد با تمام امکانات که در کشور المان
داشتند همیشه زندگی، کار و خدمت در کشور خود را با
تمام دشواری های آن ترجیح میداند. او یک وطنپرست
واقعی است.
محترم پوهاند دکتور محمد معروف «لطیف» تمام عمر پر
بار خود را در تربیه دکتوران مجرب و تداوی مردم
زحمتکش خود گذراند. باری ایشان به پاس خدمات بزرگی
که انجام داده اند در سال ۱۹۷۶ مفتخر به دریافت
نشان عالی «پوهنه» گردیدند. استاد بزرگوار ما
همیشه تلاش داشتند تا کمک های طبی کشور های
اروپایی مخصوصاً کشور المان را برای شفاخانه های
کشور بدست اورند که ما شاهد زنده ای این تلاش های
انسانی شان بودیم.
پروفیسور محمد معروف «لطیف» همانگونه که یکی از
افتخارات کشور ما هستند در تربیه دکتوران جوان
بخصوص جراحان کشور نقش بزرگی را انجام دادند که
امروز تعداد از انها طوریکه در بالا تذکر دادم
مسوولیت سرویس های جراحی مختلفه شفاخانه های کشور
و یا مراکز اکادمیک را به عهده دارند.
پوهاند دکتور محمد معروف «لطیف» کار های نشراتی
زیاد را انجام داده اند که به شکل کتاب های درسی
برای محصلین فاکولته طب کابل و فاکولته های مختلفه
انستیتوت طب بوعلی سینا وقت تحریر نموده و یا
مقالات تحقیقی شان در نشرات داخلی و خارجی اقبال
چاپ یافته است که با دریغ و درد این اثار گرانبها
در جنگ های تنظیمی مجاهدین در کابل بعد از سال
۱۹۹۲ یا چور و چپاول شده اند و یا طعمه ای حریق،
اما لازم است از این نشرات و کتب درسی یاد آوری
نمائیم:
1. تشخیص تفریقی در ترمای بطنی،
2. تشخیص تفریقی در تروما های فقرات،
3. استطبابات ترانسفوزیون ( نقل الدم)،
4. اعراض امراض مشترکه مقعدی،
5. مراقبت تداوی مریضان مصاب هموروئید با مواد
سکلروزانت به اساس میتود C.Böhem،
6. نودول ها ریوی،
7. خیاطه های قصبات،
8. تطبیق پروتیز های قصبی،
9. کتاب درسی جراحی عمومی ( قسمت اول)،
10. کتاب درسی جراحی عمومی ( قسمت دوم)،
پوهاند دکتور محمد معروف «لطیف» در سال ۱۹۵۸
ازدواج نموده اند و ثمره این ازدواج دو پسر و یک
دختر میباشد که پسر بزرگ شان دکتور محمد عارف
«لطیف» متخصص ولادی نسایی و شف سرویس نسایی شهر
Menden کشور المان، دختر شان نسرین «لطیف» در رشته
تدبیر منزل تحصیلات خود را به پایان رسانیده و
مصروف کار هستند، پسر دومی شان دکتور محمد حارث «
لطیف» متخصص ارتوپیدی در شفاخانه Edvadus شهر کولن
کشور المان اجرای وظیفه مینمایند.
سپاسگذارم از استاد توانا و نامدار کشورم همراه با
سایر همکاران سرویس جراحی که مانند من صدها دکتور
جراحی را تربیه نموده اند:
دستم ( دست مان خوانده شود) بگرفت و پا به پا برد
تا شیوه ای راه رفتن آموخت
من و ما هر چه هستیم از برکت این مردان بزرگ
سرزمین مان هستم.
برای استاد بزرگوار صحت و طول عمر تمنا داریم.
https://www.facebook.com/shewamal.besmellah/posts/885306711528325
البوم تصاویر